2
دانشآموخته دکتری رشته علوم قرآن و حدیث پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
چکیده
یکی از پیشنیازهای حجیت الفاظ قرآن کریم و مبانی فهم و تفسیر آن، در اختیار داشتن قرائت ابلاغ شده از سوی پیامبر است. دانشمندان قرآنی تلاش کردهاند قرائات نقل شده از قرآن را جمع کنند که اصطلاحاً به آن «قرائات مشهوره» گفته میشود. محدث نوری در دلیل دهم از دلایل دوازدهگانه خود بر اثبات تحریف قرآن، با زیر سؤال بردن انعکاس قرائت نبوی در مصحف کنونی، به طرح و تأیید نظریه تحریف قرآن میپردازد. وی با استناد به قرائات متعدد از قرآن و بعد از بیان چند مقدمه، چنین نتیجه میگیرد که قرآن بر یک قرائت نازل شده است، ولی مصحف کنونی مصون از راهیابی قرائات دیگر به آن نبوده؛ بنابراین مصحف کنونی، دقیقاً همان قرآن نازلیافته بر نبی اکرم نیست. البته از آنجا که ایشان مقدمات را در اثبات این نتیجه کافی نمیداند، به تکمیل دلیل خود رو میآورد و با تمسک به تتمیم به عدم قول به فصل و طریق اولویت، از مقدمات مذکور نتیجه میگیرد که اختلاف قرائات موجب تحریف قرآن است. بررسی دقیق و علمی استدلال محدث نوری در لازم آمدن تحریف به خاطر وجود اختلاف قرائات، نشان میدهد که استدلال وی، به هیچ وجه مثبت تحریف قرآن نیست. از مهمترین اشکالهای وارد بر سخن وی این است که: اولاً اساساً تمسک به اجماع در این موضوع صحیح نبوده و ثانیاً اجماع ادعایی ایشان در میان دانشمندان قابل اثبات نیست.