با اینکه در روایات امامان بزرگوار تصریح شده است که قرآن تنها با یک قرائت نازل شده است، در برخی روایات درباره قرائت شماری از آیات، تعابیری چون قرأ بکذا، کنّا نقرأ، فی قرائة أهل البیت، و هکذا أنزل آمده است که بیانگر قرائتی دیگر غیر از قرائت مشهور است. این روایات به اندازهای است که برخی از محدثان، آنها را دلیل بر تحریف یا تعدّد قرائت دانستهاند. پژوهش حاضر با نگاهی بر تفسیر المیزان، دیدگاه علامه طباطبایی را نسبت به این قرائتهای خلاف مشهور پیجویی نموده است. نتیجه به دست آمده بیانگر آن است که ایشان هر چند در مواردی از اظهار نظر مستقیم خودداری کرده است، ولی از مجموع کلماتشان استفاده میشود که این موارد را از باب تفسیر، جری و تطبیق یا بیان شأن نزول میداند، گو اینکه از نگاه علامه واژه «قرائت» در زمانهای سابق به معنای عامتری استعمال میشده است؛ به گونهای که تفسیر و تبیین را نیز در بر میگرفت، ولی رفته رفته تحوّل معنایی یافته ، در خصوص قرائت مصطلح امروزی به کار گرفته شد.